توصیه های برای کاهش استرس
آنا یوردوموز مولی
مولی کندی ایله داها آرتخ تانیش اولاخ

سوم اینکه به خودتان استراحت بدهید:

حالامی‌گویم استراحت، یکهو فکرتان نرود به سمت یک ماه عشق و حال وسط سواحل هاوایی…! وسط همه گرفتاریها واسترسها و بدبختی‌هاتون…!!! آدم میتواند خیلی شیک به خود، مرخصی چند ساعته بدهد…کمی تنهایی، کمی بچگی کردن،  یا هر چیز نامتعارفی که شاید دوست داشته باشید…. که کمی از دنیای واقعی دورتان کند و خستگی را بگیرد… مثل نهنگ‌ها که هر از چندگاهی به بالای آب می‌آیند و نفسی تازه می‌کنند و دوباره به زیر آب برمی‌گردند…

 

 

چهارم اینکه تن‌‌تان را بجنبانید :

ورزش قاتل استرس است…لزومی هم ندارد که وقتی می‌گوییم ورزش، خودتان را موظف کنید روزی هزار بار وزنه یک تنی بزنید و به اندازه گوریل بازو دربیاورید.از من به شما نصیحت…

 

 

پنجم اینکه واقع‌بین باشید :
ما ملت شریف، بیشتر استرسمان بابت چیزهایی است که کنترلی روی آنها نداریم… داستان، مثل آمپول زدن میماند… وقتی اصغر آمپول‌زن، قرار است ماتحت مریض را نوازش کند، حتما این کار را می‌کند و حالا اگر عضله آنجایت را بخواهی سفت کنی، هیچ خاصیتی ندارد الا اینکه درد آمپول بیشتر می‌شود… گاهی مواقع باید واقع‌بین بود و عضله‌ها را شل کرد که دردش کمتر شود…

 

 

ششم اینکه زندگی‌تان، میدان و مسابقه اسب‌دوانی نیست :

خودتان را دائم با دیگران مقایسه نکنید… مقایسه کردن و”رقابت‌پیشگی”، استرس‌زا است…اینکه ……. فوق‌لیسانس دارد و من ندارم و ……… لامبورگینی دارد و من ندارم و …… فلان دارد و من ندارم، شما را دقیقا می‌کندهمان اسب مسابقه که همه عمرش را بابت هویج ِ سر چوب، دویده وبه هیچ کجاهم نرسیده… زندگی مسخره‌تر از چیزی است که شما فکرش رامی‌کنید…هیچ دونفری لزوما نباید مثل هم باشند ، خودتان باشید…

 

 

هفتم اینکه از مواجهه با عوامل “ترس‌زا” هراس نداشته باشید :

مثال ساده آن، دندان‌پزشک است…وقتی دندان خراب دارید، یک کله پیش دکتر بروید و درستش کنید… نه اینکه مثل بز بترسید و یک عمر را از ترس دندان‌پزشک، بادرد آن بسازید وهمه لقمه‌هایتان را با یکطرفتان بجوید…نیم ساعت جنگیدن با درد، بهتر از یک عمر زندگی با ترس ِ درد است. ترس، استرس می زاید

 

 

هشتم اینکه خوب بخورید و بخوابید :

آدمی که درست نخوابد و نخورد، مغزش درست کارنمی‌کند…مغز علیل هم، عادت دارد همه چیز را سخت و مهلک نشان دهد…آدم وقتی گرسنه و خسته است، یک وزنه یک کیلویی را هم نمی‌تواند بلند
کند، چه برسد به یک فکر چند کیلویی…!!

 

 

نهم اینکه بخندید :

همه مشکل دارند…من دارم، شما هم دارید… همه بدبختی داریم، گرفتاری داریم و این موضوع تابع محل جغرافیایی آدمها هم نیست…یاد بگیرید بخندید… به ریش دنیا و مشکلات بخندید… به بدبختی‌ها بخندید… به من که دو ساعت صرف نوشتن این موضوع کردم،بخندید…    به خودتان بخندید… اولش سخت است، اما کم کم عادت میکنید و می‌بینید که رابطه خنده و گرفتاری، مثل رابطه خیار است و سوختگی پوست… درمانش نمی‌کند اما
دردش را کم میکند.

منبع:خنده بازار


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








ارسال توسط یوسف کریمی